راز حضور

بهانه های قلم

راز حضور

بهانه های قلم

عنوان ندارد !!!

گاهی چه ناجوانمردانه انگشت ایرادگیرمان را به سمت بعضی ها اشاره می رویم و محکومشان می کنیم به گناه ناکرده

به تصورات غلط

به ذهنیات اشتباه

و به تمام اتهاماتی که فی الواقع به خودمان وارد است

به ذهنمان

به تصوراتمان

به افکارمان

به افکاری که بدون تفکر به پرواز در می آیند و به آنها اجازه می دهیم بی پروا و بی شرمانه مجوزمان شوند برای یک تصمیم

تصمیم در مورد دیگران و قضاوتی که به قطع لیاقت قاضی بودنش را نداریم

و این کار هرروزه ی خیلی هاست

همه ی ما بارها یا قضاوت شده ایم یا قضاوت کرده ایم

و از این دایره مستثنی نیستیم

گاهی چه بی رحمانه قضاوت می کنیم

گاهی چه بی رحمانه قضاوت می شویم

می شنویم و زیر سوال می رویم

بدتر از همه ی اینها زمانی ست که به خودت شک می کنی

که قَدَر قضاوت برخی ها تو را احاطه می کند

فکر می کنی

.

.

.

دروغ چرا!

زیاد که فکر می کنی افکارت همچون خوره به جانت می افتد و نهیب می زند که مبادا به واقع لایق این قضاوت بوده ای

چه بد که با خودت درگیر می شوی

چه بد که به خودت شک می کنی


پ.ن: دردم این بار نهفته در تصویر است..

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:54 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

یا خدا
کی درباره چی یا کی قضاوت کرده؟
ولی خیلی سخته سعیده
وقتی که کسی خودش سرشار از عیبها و ایرادهاست کسی را قضاوت کند و از او تند تند ایراد بگیره
میگه هیچ وقت راه رفتن کسی رو مسخره نکن مگر اینکه کفشاشو بپوشی

کی و چیش مهم نیست مریم جان
مهم اصل مطلبه که بارها رنجمون داده عزیز
موافقم،مرسی

راستی سلام،حال شما؟

سهبا شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:42 ب.ظ

عجب درد نفهته ای ! همه حرفهات ایهام داره دختر گل ؟! خو سخته رمزگشایی که !

سلام نازدونه قشنگم . آخ همچین قشنگ حرف خیلی ها رو زدی عزیز ... گاهی حتی به خودت هم شک می کنی به خاطر قضاوتهای دیگران !
مراقب خودت باش و زیاد جدی نگیر حرفهای نادرست دیگران رو ! بی خیال عزیز .

سلام بانو جان،خوبین ایشالله؟
به تصویر توجه کنید،چی می بینید؟
گل در کنار سیم خاردار
چیزی که واضحه اینه که هیچ وقت حضور سیم خاردار دلیلی برای کتمان کردن وجود گل نیست و یا برعکس
بعضی از همنشینی ها جبره نه اختیار مشکل ماییم که همه چیز رو باهم قاطی می کنیم و اونطور که می خوایم نگاهش می کنیم نه اونطور که باید...

کاش بتونم..
قربون شما،مرسی بانو

شفق جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:41 ب.ظ http://http://adabefarsi2.blogfa.com/

سلام
بهتون تبریک می گم به این ذوق واندیشه وقلم روانی که دارین
موفق باشید

لطف دارید
کلی خوشحال شدم از دیدن وبلاگ شما
با افتخار لینک شدید

یگانه سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ق.ظ http://yeganeh98.blogsky.com


هئییی
چه فایده که هرچه می گذرد تجربه که نمی شود هیچ
با اشراف بر اینکه آزار دهنده هست مستمر هم می شود...


دقیقا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد