راز حضور

بهانه های قلم

راز حضور

بهانه های قلم

روزهایی که باید ...

 

امروز که حرفهای دیروزم را می بینم..میان تمام کلمات گاه اندوهگینم و گاه خوشحال و گاه آنچنان شرمسار که....

اما کوله بار آموخته هایم کم نیست از این سرای مجاز و...

گفتنی هارا باید گفت اما اگر اندکی احساس کنی که تهی از آنچه که باید هستی همان به که سکوت اختیار کنی...

کلمات همیشه برای من عقایدم را به تصویر می کشیدند و یاری ام می نمودند برای بهتر فکر کردن

برای آرامتر شدن

گاهی می ترسم آنچه که نباید درمیان کلماتم هویدا شود و....

وقتی نباید هایت زیاد می شود

وقتی سه نقطه ها درد می شوند

باید مراقب بود

خیلی

......

این هارا گفتم چراکه میدانم کم کم ممکن است غیبت هایم آنقدر طولانی شود که.....

نمی خواهم دلی برنجد

رازحضور هم مثل صاحبش روزهای عجیبی را سپری می کنم...

سرشار از ترس و پریشانی..

نظرات 6 + ارسال نظر
دانیال چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:21 ق.ظ http://www.danyal.ir

دستهای معجزه گرت که باز موسیقی عزا زده است !!

من زروم به شما نمیرسه که بگم حق نداری بری ، حتی یک لحظه
ولی صبر کن خواهری بیاد ، خودش دانه های سرخ انار را تو دستانت میگذاره و ازت میخاد که ریشه ها را فراموش نکنی

نگران نباشید یه جوری غیب میشم که متوجه نشید

نرگس جان بیان...حتی.......

مریم چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

لبـلی نیستــم سـر هـر شاخه ای غــوغا کنـــم

شمــعم ، مـی سـوزم و جـان فـدایت می کنــم


من شمـــع سـوزان توام اینگونه خاموشــم نکـن

گــر چـه از کنـارم مـی روی، اما فراموشــم نکـن
حرف از رفتن نزن که دیگه باهات حرف نخواهم زد
در ضمن جمعه حضور حداکثری پای صندوقهای رای

این حال من بی توست
....@ \
) +
....@ /

کم کم دارم نسبت به این روز جمعه آلرژی پیدا می کنم
خو چیکار کنم

مریم پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:57 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است

چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان

فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک

ممنون مریم جان...ممنون عزیزم...خیلی...
فکرشو نمی کردم به این زودی...........
بازم ممنون

شرمندم کردی خانوم

فریناز پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:32 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

الو

الووووو

anybody there?

اینجا مگه خونه همون سعیده جون که تولدش بوده نیست؟

پس کیک و شیرینیتون کو؟

آدم که مفت و مجانی به دنیا نمیاد

ما کیک میخوایم
خب حالا تبریییییییییییکم میگیم بعد کیککککککککم می خوریم

تبریک بانوی خوشبخت

جانم؟؟
چرا عزیزم

قربون شما خانوم...
من چه کنم که شما دارین پیشواز میرین آخه...
والا تولد من12/12 بودا...
کیک رو شما فردا بیا..من تقدیم می کنم

مرسی شادونه خانوم

سایه پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:55 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

سعیده جان تولدت مبارک ...صد سال زنده باشی عزیز

سلام سایه ی عزیز
ممنون بزرگوار..شرمندم کردین
بازم ممنون

تنفس پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ

سلام سعیده عزیزم
سالروز تولد فرخنده و با سعادت و پر برکت و شادی آفرینت را تبریک می گویم و برایت بهترینها را آرزو می کنم . امیدوارم سالهای سال زیر سایه مادر و پدر بزرگوارت با سلامتی و سر بلندی زنده و پاینده باشی .
تولدت صدها هزار بار مبارک عزیز مهربان

چقدر از حضور شما خوشحالم...
چقدر از تبریکتان ذوق کرده ام...
چطور تشکر کنم عزیزترین...
ممنون
ممنون
همواره سالم و تندرست باشید
سلام مراهم طبق معمول برسانید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد