راز حضور

بهانه های قلم

راز حضور

بهانه های قلم

اشک و رشک


در زندگی همیشه تکیه گاه هایی هست که هرچند وجودشان را کتمان می کنی بازهم جزء لاینفک و انکار ناشدنی هستی ات هستند

و هماره نیاز مبرم ما به داشتن آنها زمانی مجال ابراز می یابد که یکباره از زندگی ات حذف گردند

آنجاست که حس می کنی زیر پاهایت خالی شده و در شرف سقوطی

معمولا تلاش آدمی بیشتر در زمینه ی احراز نداشته هاست و کمتر به ارج و مقام داشته هایش توجهی دارد

و آن یگانه ی گیتی چه خوب می داند و در قدم به قدم زیستن آدمی نهاده چراغ هایی را که به واسطه ی نور آنها دلیل اینکه هستی و هنوز مایه ی امیدی برایت روشن گردد

واین که گاهی طالبی عاری از تمامیِ تعلقات بر بام خواستن ها بروی و رهایی ات را فریاد کنی امری محال می زند که ای کاش محال نبود

ای کاش لحظه هایمان انقدر پرِ کارهای نکرده و در دست اقدام نبود

ایام محرم که فرا میرسد با همه ی خاطراتی که از چند سال پیش برایم به جای گذاشته اما

می شوم به مثال پرنده ای سبکبال در آبی لایتناهیِ آسمانش

هیئت و شورآبه هایی که از چشمانم فرود می آید آنقدر سبکم می کند که وزنه های هزار کیلویی گناهی که به پاهایم بسته شده اند را برای لحظاتی از یاد ببرم و در میان عظمت آسمانش به پرواز درآیم

گاهی مجبوری به بلند پروازی واژه هایت حد بدهی و ملزمشان کنی که در مسیر معین خود حرکت کنند ...

مبادا سرکشی و طغیان گریشان حرف های نهفته در منتهی الیه سمت چپ روحت را فریاد کنند

و گاهی گویا فرکانس فریاد هایت با گوش هیچ بشری هماهنگی ندارد که تمام داد و بیداد هایت هم بی پاسخ می مانند...


نظرات 10 + ارسال نظر
دانیال شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ب.ظ http://www.danyal.ir

دنیای عاری از مبارزه یعنی اقامت در قبرستان عادات ...
و هم به فرموده شهید آوینی : عادت ویرانگر ایمان است
حال اگر تمرین کنیم به هیچ چیز و هیچ کس در زندگی عادت نداشته باشیم ، هیچ وقت زیر پاهایمان خالی نمیشود و احساس سقوط نمیکنیم ... موفق باشی { گل }

مقصودم از کارهای نکرده چیزی حدود شعار بی عمل بود و کارهایی که فقط به تعویق می افتند و عملی نمی شوند
و تکیه گاه هایی که عرض کردم از جنس انسان اند،و شخصی خاص که اهمیت وجودش را در زندگیمان منکر می شویم و با حذف یکباره ی وی احساس خلأ می کنیم
شاید کلمات من مبهم بود ...نمی دانم
وگرنه بنده هم به سخن شما واقفم و پذیرا
ممنون
در پناه حق

التماس دعا در این شب های ....

تنفس یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 ب.ظ http://tanaffos.blogsky.com

سلام سعیده عزیزم
براستی گاهی جای خالی بعضی ها هیچ زمانی پر نخواهد شد و همیشه این خلا را احساس می کنی .
چه درست گفتی همیشه در کسب نداشته هایمان هستیم !آماج گذر روزگار از حضور بعضی ها مغفولمان می کند!
برای همین است که همیشه بایدرفتارمان ، تفکرمان و .... را چک کنیم چون زمان را بازگشتی نخواهد بود !
خسته درسها نباشی نازنین

سلام عزیز بزرگوار
ارزش کم اهمیت ترین های زندگی هم درست پس از حذفشان دو چندان می شود!
می توان از این اصل در بسیاری از الگوهای رفتاری استفاده کرد

کاش فقط درس بود
ممنون تنفس عزیز

التماس دعا در این شب های ....

سهبا یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام .
ببخشید نازدونه خانومم , در منتها الیه سمت چپ روح چه فریادهایی نهفته است ؟! اونوقت چرا باید حد بدی به حرفهات ؟ مگه چی میشه اگه از مسیر یه ذره بیان بیرون ؟!!!

قربان شما بروم , اون زمانهایی که مثل یه پرنده سبکبال در لایتناهی آسمان پرواز میکنی , به یاد منم باش و یه گوشه چشمی از دعاهات رو روانه دل بی قرار منم بکن نازدونه خانوم گلم .

سلام نرگس بانوی بلاگستان
شاید:
(در زندگی حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر انسان به حرف هایی ست که برای نگفتن دارد)

اگرچه لایق دعا کردن نیستم ولی باور کن شما همیشه اسمتون تو خلوتم جاریه

التماس دعا در این شب های ....

یگانه یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:20 ب.ظ

باروت نمیشه
انقدر با خدا حرف زدم که دیگه کم کم دارم حوصلشو سر می برم
ولی اینو بگم که چند باری شده که خدا رو دیدم ... با همین دو چشم کورم

چی میگی یگانه ...حوصلشو سر بردی !! مگه میشه
واستا یادم رفت ===» نفس عمیـــــــق
آخیش
جز اینه که بقای عاشق بسته به لقای معشوقه ؟؟!!
حالا بگو ببینم می تونی؟؟

التماس دعا در این شب های ....

بــاران یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ب.ظ

سلام خانوم عزیزم !
مثل همیشه قشنگ و ستودنیه قلمت و نوشته ها ت ... دنیا با وجود رفیق خوب و بامعرفتی مثل شما جای قشنگ تریه ...
"گاهی گویا فرکانس فریاد هایت با گوش هیچ بشری هماهنگی ندارد که تمام داد و بیداد هایت هم بی پاسخ می مانند ..."
اوهوم ...

سلام عزیزم
اوه بعد کی اومدی دختر ... شرمنده نبودم و لوازم پذیرایی به راه نیست

داری دلداری میدی دیگه ؟؟
اما واژه های بی تکلف تو یه چیز دیگست

مرسی که اومدی


التماس دعا در این شب های ....

مریم سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:25 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogfa.com

سلام از روی دلتنگی یه خواهر کوچولو اما با روح بزرگ که دلم برای شنیدن صداش یه ذره شده
اما میدونم تو فصل سخت امتحاناس و نباید مزاحمش شد
خانم اجازه؟!راستش من زیاد از این متن قشنگتون چیزی نتونستم بفهمم فقط میدونم گریه برای امام حسین خیلی خیلی دلتونو آروم می کنه
خدا عمو حسینتونو رحمت کنه

سلام گل مریم بلاگستان ...
لطف داری عزیزم
خانم چیه ...
ما کوچیک شماییم

خدا رفتگان شما روهم رحمت کنه مریم جان

التماس دعا در این شب های ...

تاجی شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:44 ب.ظ http://elaheyesharghy.blogsky.com/

چه کرده ایم با داشته هایمان که اینک به دنبال نداشته هاییم...!

تعاملی بیهوده و از سر نیازی بی سرانجام ... !

ثنائی فر چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ

داشته هایی که هیچ وقت نداشتی
داشته هایی که هیچ وقت نداشتی
داشته هایی که هیچ وقت نداشتی

حذف تکیه گاه ها می تواند به معنی توانائی در استقامت باشد
و در سقوط به یکباره دست گیری می رسد که انتظارش را نداشتی درست در همان چند سانتی که مانده به زمین کوفته شوی و گاهی نمی رسد چون این کوفتن به زمین و دردش نیاز است
آری ای کاش محال نبود رها پریدن را و فریاد برآوردن
و گاهی واژه ها و احساس را رها کن و بگذار نفس بکشند
سلام و درود بر سعیده عزیز حال شریف؟
این تاخیر را موجه می فرمائید؟
در ضمن با عرض پوزش رمز رو فراموش کردم

لبه ی پرتگاه بودن و میان زمین و هوا ماندن بی آنکه بدانی قرار است چه بر سرت بیاید از هر چیزی بدتر است
اضطراب .. اضطراب .. اضطراب

واژه ها با درد از قلم و احساسم زاده می شوند
حال اگر بخواهم از درد هم سخن بگویم دیگر ...........

سلام ثنا بانوی عزیز...ممنون
اختیار دارید ..شما هروقت سر بزنید من خوشحال می شوم

خانم ثنائی فر عزیز با هر مرورگری باز می کنم برای ارسال نظرات بلاگفا کد نمی ده

داداش محمد شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.sayehsarezendedi.blogfa.com

سلام
خوبین شما
منتظر حضور گرمتون در کلبه جدیدم هستم[قلب][قلب]

سلام
ممنون
به به مبارک باشه.. در اسرع وقت به روی چشم

داداش محمد شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.sayehsarezendedi.blogfa.com

سلام
خوبین شما
منتظر حضور گرمتون در کلبه جدیدم هستم[قلب][قلب]

حالا چرا دوتا دوتا

لابد کار از محکم کاری عیب نمی کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد